جدول جو
جدول جو

معنی نقطه نظر - جستجوی لغت در جدول جو

نقطه نظر
نگر گاه دید گاه
تصویری از نقطه نظر
تصویر نقطه نظر
فرهنگ لغت هوشیار
نقطه نظر
دیدگاه، نگرش
تصویری از نقطه نظر
تصویر نقطه نظر
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نمای نقطه نظر
تصویر نمای نقطه نظر
نمای نقطه نظر (Point of View Shot یا POV Shot) در زبان سینما و فیلم سازی به تکنیکی اشاره دارد که در آن دوربین از دیدگاه یک شخصیت خاص یا یک جسم خاص فیلمبرداری می شود. این تکنیک به تماشاگر اجازه می دهد تا صحنه را از دیدگاه شخصیت درک کند و حس و احساسات او را تجربه کند.
ویژگی های نمای نقطه نظر عبارتند از:
1. احساس اتصال : این تکنیک به تماشاگر احساس اتصال به شخصیت مورد نظر را می دهد، زیرا دوربین از دیدگاه او صحنه را مشاهده می کند.
2. تقویت احساسات : نمای نقطه نظر معمولاً در صحنه هایی استفاده می شود که نیاز به انتقال احساسات و تجربه های شخصیت داریم، مانند ترس، شوق، یا تعجب.
3. تمرکز بر ارتباطات شخصی : این تکنیک می تواند برای تمرکز بر روابط شخصی، تأثیرات شخصیتی، و یا رویدادهایی که از دیدگاه خاصیت مورد نظر دیده می شوند، استفاده شود.
4. استفاده برای ایجاد تأثیر و تاثیر : نمای نقطه نظر می تواند برای ایجاد تأثیرات ویژه بصری، مثلاً ایجاد تعجب در تماشاگران یا توجه بیشتر به اتفاقات مهم در داستان، استفاده شود.
این تکنیک به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در فیلم سازی برای ایجاد اتصال عمیق تر با شخصیت ها، تقویت احساسات و تجربه های شخصیت ها، و تسلیم اطلاعات و احساسات به تماشاگران استفاده می شود و نقش مهمی در نوع بندی داستان و تأثیر گذاری بر تجربه تماشاگران دارد.
نمایی است که صحنه را از دیدگاه یا دریچه ی دید یکی از شخصیتهای فیلم نشان می دهد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
(نُ طَ / طِ)
مانند نقطه. چون نقطه:
اگر خطت کمر بندد به خونم
نیابی نقطه وار از خط برونم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
منقط. منقوط. بانقطه. (یادداشت مؤلف). خجک دار. خالدار. حرفی که بر زبر یا زیر آن نقطه باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دیلدار دارای نقطه. یا حرف نقطه دار. حرفی از حروف الفبا که در بالا یا پایین نقطه دارد مانند: ب ت، دارای خال خجک دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقطه اثر
تصویر نقطه اثر
هناگاه دیل کار بست
فرهنگ لغت هوشیار
از نظر از لحاظ از روی عقیده ای خاص توضیح این کلمه زم اضافه است و آن را در زمان مشروطیت از روی تعبیر فرانسوی ترجمه کرده اند بهمین جهت گروهی استعمال آنرا جایز نمیدانند
فرهنگ لغت هوشیار
منقوط
متضاد: غیرمنقوط
فرهنگ واژه مترادف متضاد